بعضی وقتها یه حرفی رو میشنوی که تو دل خودت به گوینده حسابی بد و بیراه میگی (مثل اینکه تو بیجا کردی و یه چیزهایی خوردی و… )، بس که میدونی این حرف کاملاً بی پایه و اساسه، اما به روی خودت نمیاری و فقط به گفتن این اکتفا میکنی که “فکر میکنم شما اشتباه میکنی.” امروز تو سایت بی بی سی یه نوشته از آقای اکبر گنجی خوندم با عنوان “مرجعیت و نفوذ از دست رفته”، در بخشی از این مطلب این آقا فرمودند که دیگه مراجع تقلید در زندگی جوانان زیر 35 سال ایرانی هیچ نقشی ندارند و مرجع تقلید بسیاری از این افراد هنرپیشه ها و خواننده ها و ورزشکارن خارجی در درجه اول و در مرحله ی بعد همون نوع افراد از نوع ایرانی اش هستند. این همون جایی بود که دقیقا اون احساس به من دست داد. یکی نیست بگه آدم حسابی حرف از کجات در آوردی؟ البته که باید بی بی سی هم مطلب رو تو سایت خودش قرار بده و به به ها و چه چه ها هم آغاز بشه که آفرین به این نویسنده روشن فکر! آقای گنجی من و بسیاری از کسانی که میشناسم زیر 35 سال هستیم و مسلماً در تمام حرکات و سکنات از مرجع تقلیدمون پیروی میکنیم. در مرحله بعد هم یک سری آدم ها رو میشناسم که از مرجع تقلیدی تبعیت نمیکنند اما از بازیگر، خواننده و یا ورزشکاری هم الگو بر نمیدارند. اگر چه نمیدونم جامعه آماری شما چه کسانی بودند اما این رو میتونم بگم که وقتی همه آدم رو دوره کنند و بگن که تو خیلی مهمی و خیلی میفهمی، اون شخص هم رو میاره به بافتن و بافتن، حرف زدن که کاری نداره، تازه منم که یه جایزه 500 هزار دلاری گرفتم که یعنی کارم خیلی درسته!!